دهی است از دهستان دالو بخش مرکزی شهرستان آمل. در 15 هزارگزی شمال خاوری آمل در دشت واقع است. هوای آن معتدل، مرطوب و مالاریائی می باشد. 55 تن سکنه دارد. آب آن ازرود خانه هزار. محصول آن برنج، کنف، صیفی. شغل اهالی آنجا زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان دالو بخش مرکزی شهرستان آمل. در 15 هزارگزی شمال خاوری آمل در دشت واقع است. هوای آن معتدل، مرطوب و مالاریائی می باشد. 55 تن سکنه دارد. آب آن ازرود خانه هزار. محصول آن برنج، کنف، صیفی. شغل اهالی آنجا زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
نام رقم زبرین عدد نمایش دهنده کسر متعارف و نام عدد زیرین رامخرج کسر نامند (مقابل مخرج کسر) ، مثلاً در این کسر 412 رقم چهار صورت کسر و رقم دوازده مخرج کسر است
نام رقم زبرین عدد نمایش دهنده کسر متعارف و نام عدد زیرین رامخرج کسر نامند (مقابل مخرج کسر) ، مثلاً در این کسر 412 رقم چهار صورت کسر و رقم دوازده مخرج کسر است
نمایندۀ صورت. نشان دهنده صورت از جلا و صافی: صورت نمای شد رخ خاقانی از سرشک رخسار او نگر صنما منگر آینه. خاقانی. ، خالق. آفریننده. مصور: عجب زآن صانع صورت نمایت که چون شیرین نشد تلخ از هوایت. نظامی
نمایندۀ صورت. نشان دهنده صورت از جلا و صافی: صورت نمای شد رخ خاقانی از سرشک رخسار او نگر صنما منگر آینه. خاقانی. ، خالق. آفریننده. مصور: عجب زآن صانع صورت نمایت که چون شیرین نشد تلخ از هوایت. نظامی
دهی است از دهستان میان درود بخش مرکزی شهرستان ساری، سکنۀ آن 160 تن. آب آن از رود خانه تجن و چشمه. محصول آن برنج، غلات، پنبه، صیفی و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان میان درود بخش مرکزی شهرستان ساری، سکنۀ آن 160 تن. آب آن از رود خانه تجن و چشمه. محصول آن برنج، غلات، پنبه، صیفی و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
چگونگی. چونی. مثل. ماجرا: صورت حال و خصم خاقانی مثل مار و باغبان افتاد. خاقانی. صورت حال به نوح بن منصور انها کرد. (ترجمه تاریخ یمینی) و معتمدی بنزدیک انوشیروان فرستاد و از صورت حال بیاگاهانید. (کلیله و دمنه). بسابقۀ معرفتی که میان ما بود، صورت حالش بگفتم. (گلستان). حال سعدی تو ندانی که ترا دردی نیست دردمندان خبر ازصورت حالش دارند. سعدی
چگونگی. چونی. مَثَل. ماجرا: صورت حال و خصم خاقانی مثل مار و باغبان افتاد. خاقانی. صورت حال به نوح بن منصور انها کرد. (ترجمه تاریخ یمینی) و معتمدی بنزدیک انوشیروان فرستاد و از صورت حال بیاگاهانید. (کلیله و دمنه). بسابقۀ معرفتی که میان ما بود، صورت حالش بگفتم. (گلستان). حال سعدی تو ندانی که ترا دردی نیست دردمندان خبر ازصورت حالش دارند. سعدی
دهی از بخش بندپی شهرستان بابل، واقع در 26 هزارگزی جنوب بابل. دشت، معتدل، مرطوب، مالاریائی. دارای 640 تن سکنه. آب آن از سجادرود و چشمه. محصول آنجا برنج و غلات. شغل اهالی زراعت و راه مالرو است و عده ای از سکنه تابستان به ییلاق بندپی میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی از بخش بندپی شهرستان بابل، واقع در 26 هزارگزی جنوب بابل. دشت، معتدل، مرطوب، مالاریائی. دارای 640 تن سکنه. آب آن از سجادرود و چشمه. محصول آنجا برنج و غلات. شغل اهالی زراعت و راه مالرو است و عده ای از سکنه تابستان به ییلاق بندپی میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)